نگاهی اجمالی به سینمای رابرت آلتمن – کارگردان آمریکایی
محمد محمودی
سینمای رابرت آلتمن ، سینمای تجربی و هنری بود، نه سینمایی که در راستای ِ پسند ِ مردم و عوام حرکت کند، نه اینکه در راستای ِ فروش و درآمد زایی حرکت کند.سینمای تجری دارای یک ویژگی مهم است: در راستای توصیف ِ ژانرهای فیلم حرکت می کند و البته اینکه دارای بودجه ی پایینی است.همان سینمای آوانگارد – است که اغلب شیوه های جدید در شکل و پرورش ِ مضامین سینما شکل می گیرد. این اصطلاح در اصل برای توصیف بخشی از ارتش که درحال پیشروی در میدان نبرد بود، استفاده میشد، و امروزه به هر گروهی-بالاخص هنرمندان-اطلاق میشود که خود را نوآور و جلوتر از اکثریت مردم میداند.این حالت ِ جنبشی بیشتر در دهه ی ۶۰ ، توسط آلمان و فرانسه پدید آمد و بیشتر از نقاشی و ادبیات سرچشمه گرفت و وارد کردن ِ هنر معاصر به سینما ، مهم ِ کار سینماگران ِ آونگارد بود.رابرت آلتمن در سال ۱۹۲۵، به دنیا آمد و فعالیت های هنری خود را با نویسندگی رادیویی آغاز کرد و در سال ۱۹۵۷ ، اولین اثر سینمایی خود را در قالب درام با نام – بزهکاران، با بودجه نه چندان بالا ساخت. رضا بدیعی بهعنوان دستیار کارگردان دراین فیلم به آلتمن کمک کرد.سینمای تجربی او که نشأت گرفته از قالب مستند بود، او را به ساخت مستندی در مورد جیمز دین – بازیگر افسانه ایی سینما کشاند.او در این مستند با شرکت برادران وارنرز قرارداد بسته بود و هنوز نشانی ازغولی که با هالیوود می جنگد نبود.
فیلم – MASH را در سال ۱۹۶۹ با پیشنهاد فیلمنامه به او کارگردانی کرد که درون مایه طنز با نگاه انتقادی داشت.تا اینکه در سال ۱۹۷۵، با ساخت – نشویل نوع ِ نگاه ِ غیر احساسی و سیاسی خود را خصوصا به آمریکا نشان داد. این فیلم در انتقاد از دنیای موسیقی و سبک کانتری(سبک محلی) ساخته شد. این کارگردان بزرگ آثار موفق دیگری چون -خداحافظی طولانی ۱۹۷۳- دزدانی مثل ما ۱۹۷۴- را ساخت. حرفه فیلمسازی آلتمن در سال ۱۹۹۲ با ساخت فیلم – بازیگر که اثری انتقادی درباره هالیوود بود، دوباره احیا گشت. این فیلم نامزد سه جایزه اسکار از جمله بهترین کارگردانی شد که البته آلتمن نتوانست آن را بهدست آورد، اما درعوض جایزه بهترین کارگردانی را از جشنواره کن و بهترین فیلم را از جوایز بافتا کسب کرد. بعد از موفقیت فیلم – بازیگر، آلتمن فیلم -میانبرها را در سال ۱۹۹۳ براساس چند داستان کوتاه نوشته – ریموند کارور ساخت که شیر طلای جشنواره ونیز را به همراه نامزد کارگردانی جوایز اسکار را برای او بههمراه آورد. موفقیتهای رابرت آلتمن در سال ۲۰۰۱ با فیلم – گاسفورد پارک ادامه یافت؛ فیلمی که توانست جایزه اسکار بهترین فیلمنامه اصلی را بههمراه شش نامزدی دیگر بهدست آورد.
او در راستای فیلم سازی ، خیلی زود ثابت کرد که سبک و محتوای فیلم هایش حالت تفکیکی ندارد و درهم تنیده بود،آثار او حالت ِ پیچیدگی به خود نداشت و تأثیر صدا و موسیقی البته ، بخش مهمی در آثارش، بخصوص در فیلم – گاسفور پارک سرآمد بود.اوج او در اواخر فیلم سازیش، استفاده زیرکانه او از بازیگران و به وجود آوردن قاب های استثنایی بود.تلاش او برای شناسایی ِ درک اجتماعی و مهم تر، سیاسی با نگاه تجربه گر و دقیق بود.او یکی از کمیاب های ِ نسل طلایی هالیوود بود. دوران ۳۶ ساله فعالیت آلتمن در هالیوود را می توان به ۳ بخش تقسیم کرد. بین ۱۹۶۸ تا ۱۹۷۵ او بخشی از رنسانس کارگردانی در هالیوود را در کنار کارگردانانی مانند آرتور پن، مایک نیکولز، سام پکین پا، استنلی کوبریک، پیتر باگدانوویچ، و فرانسیس فورد کاپولا، بود.[۱] منتقدان فیلم همواره توجه خاصی به فیلمهای آلتمن نشان دادهاند و رابرت آلتمن نافرمانی از ساختار روایی سینمای هالیوود خود را آشکارا نشان میداد. به دلیل نیش و کنایه های او عدم تحمل سران هالیوودی را در پی داشت و هیچگاه اسکاری به رابرت آلتمن تعلق نگرفت. با این حال در سال ۲۰۰۶ جایزه اسکار دستاورد یک عمر فعالیت هنری را از دستان مریل استریپ و لیلی تاملین دریافت کرد.
او در روز ۲۰ نوامبر ۲۰۰۶ در سن ۸۱ سالگی در یکی از بیمارستانهای لسآنجلس بر اثر بیماری سرطان درگذشت.