به گزارش بابل نوین،به نقل از بلاغ، روز گذشته خبری در تمام رسانهها منتشر شد که به سرعت تمام کشور را تحت تاثیر قرار داد و آن هم خبری نبود جز لغو سخنرانی در مشهد توسط علی مطهری، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی.
صحبتهای ضد و نقیضی در مورد چرایی و چگونگی این اتفاق توسط افراد مختلف بیان میشود که بررسی هر یک خود نیاز به نوشتهای جداگانه دارد.
اما تنها با گذشت یک روز از این حادثه خبر دیگری منتشر شد که بر اساس آن رئیسجمهور خواستار پیگیری سریع این موضوع شد و طی نامهای به دو وزیر دادگستری و کشور، آنان را مسئول پیگیری این موضوع کرد و نکتهای که در این موضوع وجود دارد، همین مسأله است.
حسن روحانی در ابتدای نامه خود علی مطهری را فردی آزاده و شجاع در دفاع از مصالح ملی معرفی کرد، در این مورد یا جناب رئیسجمهور اظهارات قبلی علی مطهری را که در آنها با توهین به مقام امام رضا(ع)، ایشان را به شرکت در کنسرت دعوت کرده بود و یا آنجایی که گفته بود “حریم امام رضا(ع) وجود ندارد” را نشنیدهاند و یا اینکه این اظهارات را دفاع از مصالح ملی! میدانند.
بر اساس این نامه، علی مطهری چون از تبار استاد بزرگوار مرتضی مطهری است، فرهیختگی را از پدر گرانقدر خود به ارث برده است، حال آنکه علی مطهری بارها و بارها اظهارات عجیبی داشته که فرسنگها با چیزی که پدرش زندگی خود را وقف آن کرده بود، فاصله دارد.
جناب رئیسجمهور! نظام مقدس جمهوری اسلامی بارها نشان داده است که هیچگاه افراد را با نگاه آقازاده و استادزاده نمینگرد و ملاک این نظام حال خود افراد است، اگر چه نسبت داشتن با بزرگواران و شهدا همواره مایه افتخار همه افراد این نظام است، اما دلیلی نیست تا اشخاص خود را تافته جدا بافته و مجاز به هر گونه اظهارنظر یا اقدامی بدانند.
از سوی دیگر در این نامه، جناب روحانی دو تن از وزرای دولت را مسئول رسیدگی این مسأله کرده است، یعنی ۱۰ درصد از کابینه دولت! حال باید دید این مسأله چقدر برای نظام جمهوری اسلامی اهمیت داشته است که این چنین سرمایههای انسانی و شاید اقتصادی کشور باید صرف رسیدگی به آن شود.
جناب روحانی! چند وزیر دولت یازدهم را مسئول پیگیری پرونده حقوقهای نجومی کردهاید و آیا فکر نمیکنید پرداختهای چندصدمیلیونی از بیتالمال مصداق نفوذ به دستگاههای دولتی است نه لغو یک سخنرانی که در سال ممکن است بارها به دلایل مختلف در هر جای کشور انجام شود؟
آیا تا امروز که ۶ ماه از آغاز پرونده حقوقهای نامتعارف میگذرد، هیچ کدام از این مدیران ریالی را به بیتالمال بازگرداندهاند و آیا هیچ کس که مصداق نفوذ باشد پیدا نشد که از سمت خود برکنار شود؟
جناب رئیسجمهور! در حالی که ماهها برای برگزاری درست مراسم اربعین برنامهریزی شد، مرزهای خروجی کشور ساعتها به روی عاشقان اباعبدالله بسته شد و هزاران نفر زائر پشت این مرزها ساعتها سرگردان بودند، آیا در این مورد شورای تأمین وظیفه رسیدگی و تأمین امنیت و رفاه برای زائران را نداشت که شما هیچ نامهای به هیچ کس ننوشتید؟
آقای رئیسجمهور! چند درصد از سرمایههای انسانی کابینه دولت را صرف یافتن نفوذ در صندوق ذخیره فرهنگیان و عاملان فساد ۸۰۰۰ میلیارد تومانی کردید؟
آقای روحانی! آیا این “نفوذ در مراکز حساس” که به دنبال آن هستید با نفوذ افراد چندملیتی در تیم مذاکرهکننده تفاوتی دارد که برای یافتن عوامل آن نامهای منتشر نشد؟
جناب رئیسجمهور! آیا این “آزادی بیان” که به دنبال حمایت آن هستید با آن آزادی بیانی که مشمول حال منتقدان ترسوی کمسواد بزدل بیشناسنامه تازه به دوران رسیده که مستحق جهنم هستند، فرق دارد؟
همه اینها تناقضاتی است که با انتشار نامه شما در ذهن بسیاری از مردم شکل گرفته است و به دنبال راهی برای پاسخ به آنها هستند، اما آیا چنین اقدامات و اظهارات متناقضی “کجاندیشی در اجرای قانون” نیست؟
جناب روحانی! مردم ایستادهاند، میشنوند و میبینند همه این تناقضات را!
به نظر میرسد علی مطهری هم از یک میلیون و چندصدهزار نفر معلمی که حق آنها در صندوق ذخیره فرهنگیان پایمال شده است و هم از آن همه زائر معطل مانده در بیابانهای مهران و هم از همه ملت ایران حق و حقوق بیشتری دارد که دو وزیر کابینه دولت صرف پیگیری آن شدهاند و آیا این همان عدالتی است که در دولت تدبیر و امید وعده آن را داده بودید؟