امروز : پنج شنبه, ۱۳ اردیبهشت , ۱۴۰۳
آیا اولیاء خدا، از سکرات مرگ در امانند؟
به گزارش بابل نوین،در سوره “ق” از سکره مرگ و پس از آن سختی های برزخ و قیامت سخن گفته شده است. در آیه ۱۹ این سوره آمده است: «وَ جَاءَت سکْرَهُ الْمَوْتِ بِالحقِّ ذَلِک مَا کُنت مِنْهُ تحِیدُ»و سرانجام، سکرات (و بی خود شدن در آستانه) مرگ بحق فرامى رسد (و به انسان گفته مى […]
به گزارش بابل نوین،در سوره “ق” از سکره مرگ و پس از آن سختی های برزخ و قیامت سخن گفته شده است. در آیه ۱۹ این سوره آمده است: «وَ جَاءَت سکْرَهُ الْمَوْتِ بِالحقِّ ذَلِک مَا کُنت مِنْهُ تحِیدُ»و سرانجام، سکرات (و بی خود شدن در آستانه) مرگ بحق فرامى رسد (و به انسان گفته مى شود:) این همان چیزى است که تو از آن مى گریختى!
سکره به معنای مستی است و منظور از سکره مرگ یا مستی موت، حالت جان کندن انسان است که مانند مستان مشغول به خودش است، نه می فهمد چه می گوید و نه می فهمد اطرافیانش درباره او چه می گویند.[۱] بنابراین سکره مرگ حالت خاصی است که بر اثر فرا رسیدن مقدمات مرگ، به صورت هیجان و انقلاب فوق العاده اى به انسان دست مى دهد و گاه بر عقل او چیره مى گردد و او را در اضطراب و نا آرامى شدیدى فرو مى برد.
چگونه چنین نباشد در حالى که مرگ یک مرحله انتقالى مهم است که باید انسان در آن لحظه تمام پیوندهاى خود را با جهانى که سالیان دراز با آن خو گرفته بود قطع کند و در عالمى گام بگذارد که براى او کاملا تازه و اسرارآمیز است، به خصوص اینکه در لحظه مرگ انسان درک و دید تازه اى پیدا مى کند، بى ثباتى این جهان را با چشم خود مى بیند و حوادث بعد از مرگ را کم و بیش مشاهده مى کند. اینجا است که وحشتى عظیم سر تا پاى او را فرا مى گیرد و حالتى شبیه مستى به او دست مى دهد؛ ولى مست نیست.
حتى انبیاء و مردان خدا که در لحظه مرگ از آرامش کاملى برخوردارند از مشکلات و شدائد این لحظه انتقالى بى نصیب نیستند؛ گرچه شدت آن بسیار کمتر است. چنانکه در حالات پیامبر (صلى اللّه علیه و آله ) آمده است که در لحظات آخر عمر مبارکش دست خود را در ظرف آبى مى کرد و به صورت مى کشید، و «لااله الا الله» مى گفت و مى فرمود: «ان للموت سکرات» مرگ سکراتى دارد.[۲]
اما گناهان که زیاد شود، شدائد و سختی های مرگ نیز بیشتر می شود. چنانچه امام رضا علیه السلام فرمودند: «بپرهیز از گناهان، و بترسان شیعیان ما را از گناهان و آنچه مى رسد به ایشان از مصائب و واردات دنیا از ظلم ظالمین و اسقام و آلام و حبس رزق، از جهت گناهانى است که از ایشان صادر مى شود و هر آینه شدید مى شود موت بر بعضى از ایشان، و نیست شدت موت و سکرات آن مگر به جهت گناهان.»[۳]
على (علیه السلام ) ترسیم زنده و گویائى از لحظه مرگ و سکرات آن دارد مى فرماید: «سکرات مرگ ، توام با حسرت از دست دادن آنچه انسان داشته بر او هجوم مى آورد، اعضاى بدنش سست مى گردد و رنگ از صورتش مى پرد کم کم مرگ در او نفوذ کرده، میان او و زبانش جدائى مى افکند، در حالى که او در میان خانواده خویش است، با چشمش مى بیند و با گوشش مى شنود و عقل و هوشش سالم است، اما نمى تواند سخن بگوید! در این مى اندیشد که عمرش را در چه راه فانى کرده؟ و روزگارش را در چه راهى سپرى نموده است؟!به یاد ثروتهائى مى افتد که در تهیه آن چشم بر هم گذارده و از حلال و حرام و مشکوک جمع آورى نموده و تبعات و مسؤلیت گردآورى آن را بر دوش مى کشد، در حالى که هنگام جدائى و فراق از آنها رسیده است. ثروت او به دست بازماندگان مى افتد، آنها از آن متنعم مى شوند و بهره مى گیرند اما مسئولیت و حسابش بر او است!»[۴]
پی نوشت:
[۱] . ترجمه تفسیر المیزان، دفتر انتشارات اسلامى جامعهى مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۳۷۴، ج۱۸، ص: ۵۲۲
[۲] . تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۷۴، ج۲۲، ص: ۲۵۴
[۳] . تفسیر اثنا عشری، حسینى شاه عبدالعظیمى، حسین بن احمد، انتشارات میقات، تهران، ۱۳۶۳،ج۱۲، ص: ۲۲۷
[۴] . تفسیر نمونه، ص: ۲۵۵
/ز
انوار طاها
آرامش كامل , اعضاى بدن , اولياء خدا , برزخ , سكرات مرگ , شيعيان , ق , قرآن کریم , قيامت , گناهان
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.