امروز : یکشنبه, ۹ اردیبهشت , ۱۴۰۳
- دعوت آحاد جامعه به حضور در راهپیمایی روز قدس
- دومین گردهمایی سرداران و امیران پایتخت شهدای شمالی کشور برگزار شد
- پیگیری مطالبات مردم از سوی رسانهها بزرگترین کارکرد خبرنگاران/ کار خبر و اطلاعرسانی نوعی جهاد تبیین است/مدیرانی که پاسخگوی رسانهها ومردم نیستند عملکردشان قابل پذیرش نیست
- چه کسی پاسخگوی عدم بهرهبرداری مردم بابل و مازندران از توان علمی دانشگاهیان منطقه است/کسب رتبه نخست کشور و ششم جهان توسط دانشگاه نوشیروانی در مرجعیت علمی تایمز/مسئولان بیشتر به ظرفیتهای دانشگاه نوشیروانی در حل مشکلات توجه کنند
- دکتر آرایی عضو شورای پژوهش و فناوری فنی و حرفهای کشور شد
قرائت فرهنگی قرآن بر اساس تفکیک گزارههای انسانشناختی
به گزارش بابل نوین، حجتالاسلام و المسلمین علیرضا قائمینیا، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی امروز ۱۸ خردادماه در نشست علمی «مبانی قرائت فرهنگی قرآن» که در تالار امام مهدی(عج) پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد با اشاره به ورود خود به این بحث گفت: یکی از زمینههایی که سبب شد تا من به این بحث ورود کنم مباحث زبانشناسی شناختی بود و بهتدریج متوجه شدم که مدلهای فرهنگی را میتوان در قرآن دنبال کرد و نتایج جدیدی به دست آورد.
وی با بیان اینکه انسانشناسی دانش بررسی تنوعات مختلف بشری اعم از اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و … است افزود: بحث انسانشناسی گرچه پیامدهای فلسفی عظیمی دارد ولی در ابتدای امر، مفاهیم فلسفی صرف و انتزاعی و در خلأ نیست.
قائمینیا ادامه داد: ما در طول تاریخ با دو بشر سر و کار داریم انسانی که حیوان ناطق است که در ذات آن هویت و فرهنگ دیده نشده است و انسان دیگر انسانی که در متن تاریخ و فرهنگ زندگی میکند.
وی افزود: قرآن کریم از آن جایی که مخاطب آن انسانی است که در درون فرهنگ زندگی میکند ممکن نیست نگاهی به فرهنگهای بشری نداشته باشد.
وی افزود: قرآن با انسانی که درون فرهنگها زندگی میکند و به فرهنگ خاصی تعلق دارد نظر و سازوکار فرهنگهای مختلف را بررسی میکند و مخاطبان آیات آن انسانهایی بودند که در درون فرهنگهای مختلف زندگی میکردند؛ لذا قرآن با انسان مجرد از تاریخ و فرهنگ سر و کار ندارد بلکه انسانی را مخاطب خود قرار داده که در دل فرهنگ و تاریخ زندگی میکند.
قائمینیا با بیان اینکه قرآن با انسان مجرد از تاریخ و فرهنگ سر و کاری ندارد تصریح کرد: یکی از آسیبهای جدی مطالعات قرآنی به طور خاص، و مطالعات علوم اسلامی به صورت عام، به این مسئله بر میگردد که در آنها مخاطب آیات را انسان مجرد از تاریخ و فرهنگ در نظر میگرفتند و به اهمیت و نقش گزارههای فرهنگی و مدلهای فرهنگی در قرآن واقف نبودند.
وی افزود: البته نباید از ادعای فوق نتیجه گرفت که گزارههای قرآن نسبی هستند و از فرهنگی به فرهنگ دیگر تغییر میکنند بلکه مراد این است که قرآن به فرهنگهای مختلف ناظر بوده و به تحلیل آنها میپردازد و انسانهایی را که در دل آن فرهنگ جای دارند مورد خطاب قرار میدهد و احکامی برای آنها بیان میکند.
قائمینیا افزود: اطلاعات قرآن گاهی ناظر به خود فرهنگ و گاهی ناظر به اجزاء و ابعاد مختلف فرهنگی و گاهی ناظر به اعضای فرهنگ است؛ یعنی افراد را از آن جهت که اعضای یک فرهنگ هستند مورد خطاب میدهد یا سخنانی درباره آنان میگوید.
قائمینیا با بیان اینکه قرائت فرهنگی قرآن براساس تفکیک گزارههای انسانشناختی در قرآن صورت میگیرد عنوان کرد: با توجه به آیات قرآن میتوان سه سطح را برای انسانی که در درون فرهنگ زندگی میکند تعریف کرده که شامل؛ اعضای متعلق به یک فرهنگ، فرهنگ و مدلهای فرهنگی است.
قائمینیا با اشاره به گزارههای اعضایی قرآن به آیه شریفه «وَالَّذِینَ کَفَرُوا وَکَذَّبُوا بِآیَاتِنَا أُولَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ»(۳۹ بقره) اشاره کرد و ادامه داد: در این آیه، حکمی راجع به افراد کافر یعنی انسانی که فرهنگ کفر در او درونی شده است مطرح میشود؛ به عبارت دیگر این آیه، افرادی که مدلهای فرهنگی خاص کفر در آنها تاثیر گذاشته است و کفر در آنها به صورت امری درونی شده اشاره میکند که این قبیل گزارهها از نظر منطقی به صورت قضیه خارجیه هستند، یعنی حکمی را نسبت به افراد یک فرهنگ اظهار میدارند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه چارچوب فرهنگی در رفتار انسان تاثیر میگذارد بیان کرد: انسانشناسی در اینجا بیان کرد که مدلها و طرحوارهها، فرهنگی هستند و چون مدلهای فرهنگی متفاوتی وجود دارد رفتارهای متفاوتی نیز در هر جامعه و فرهنگی ایجاد میشود که قلمرو تاثیرات فرهنگی بسیار مهم است، مثلا خواستگاری، کاری واحد است ولی بسته به فرهنگهای مختلف مدلهای مختلفی برای آن وجود دارد.
قائمینیا با اشاره به گزاره های فرهنگی به آیه «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ کَفَرُوا وَقَالُوا لِإِخْوَانِهِمْ إِذَا ضَرَبُوا فِی الْأَرْضِ أَوْ کَانُوا غُزًّى لَوْ کَانُوا عِنْدَنَا مَا مَاتُوا»(۱۵۶ آل عمران) اظهار کرد: این آیه گزارهای فرهنگی را بیان میکند بدین معنا که به عنصری از فرهنگ کفر اشاره میکند.
وی با بیان اینکه گزارههای فرهنگی به چند دسته گزارههای اعتقادی، رفتاری، نمادی، ارزشی، حقوقی و مناسکی قابل تقسیم است تصریح کرد: مثلا در آیه شریفه «هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ»(۶۰ رحمان) این آیه یک عنصر ارزشی را در فرهنگ ایمان بیان میکند و یا «قَالَ أَتَعْبُدُونَ مَا تَنْحِتُونَ»(۹۵ صافات) بیانگر این است که یکی از عناصر فرهنگ کفر این است که در آن دست ساخت آدمی پرستیده میشود و در مقابل، در فرهنگ ایمان، فقط خدا پرستیده میشود همچنین در آیه «وَ أَنْفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَهِ وَأَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ »(۱۹۵ بقره) هرچند آیه در ظاهر امر و نهی در بردارد ولی در حقیقت به عناصر فرهنگ اسلام یعنی انفاق، اجتناب از افتادن در هلاکت و احسان اشاره دارد.
این استاد حوزه با بیان اینکه مدلهای فرهنگی در یک فرهنگ قلب آن را تشکیل میدهند عنوان کرد: در این زمینه از سوی انسانشناسان شناختی ادعاهایی به صورت مدل مطرح شده است؛ از جمله اینکه، مدلهای فرهنگی به مثابه چارچوب، عمل میکنند بدین معنا که به رفتارها و نحوه سلوک و اندیشه افراد شکل میدهند یا مدلهای فرهنگی به نگرش افراد نسبت به دیگران شکل میدهند؛ همچنین ادعاهای دیگری مانند اینکه مدلهای فرهنگی به نگرش افراد نسبت به جهان و هستی شکل میدهند و یا مدلهای فرهنگی به فهم ما افراد از پدیدههای اجتماعی شکل میدهند مطرح شده است.
قائمینیا با اشاره به آیه «وَاصْبِرْ نَفْسَکَ مَعَ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاهِ وَالْعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَیْنَاکَ عَنْهُمْ تُرِیدُ زِینَهَ الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِکْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَکَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا»(۲۸ کهف) به نکات فرهنگی این آیه اشاره و تصریح کرد: دعوت به صبر با کسانی که صبح و شب خدا را میخوانند و وجه خدا را میطلبد و چشم برنگرداندن از آنها، عدم اراده زینت دنیا و عدم اطاعت از کسی که خدا قلبش را غافل کرده است از جمله این نکات است.
وی افزود: «تُرِیدُ زِینَهَ الْحَیَاهِ الدُّنْیَا» به یک مدل اساسی در فرهنگ کفر اشاره میکند و آن اراده زینت دنیاست. اراده زینت دنیا در فرهنگ کفر، و در مقابل، اراده وجه «یُرِیدُونَ وَجْهَهُ» در فرهنگ ایمان دو مدل اساسی را نشان میدهند؛ فعال شدن مفهوم زینت در این چارچوب دارای اهمیت خاصی است؛ زیرا زندگی دنیا مرحلهای از زندگی بشر است و بشر در عوالم مختلف به سر می برد و پایینترین مرحله و عالم، زندگی دنیاست و قوام این مرحله، به زینتها و زیباییهای آن است از این رو اراده این زینتها با اراده وجه خداوند تنافی دارد بنابراین اراده زینت خدا در فرهنگ کفر و عدم اراده آن در فرهنگ ایمان به عنوان مدل های فرهنگی اساسی عمل می کنند.
این استاد حوزه با بیان اینکه امروزه مباحث زیادی راجع به فرهنگ مطرح شده است گفت: بنده قائل هستم چند قدم باید برداریم؛ اول اینکه از علوم روز مانند روان شناسی و جامعه شناسی و … بهره ببریم و مدلهای فرهنگی جامعه را کشف کنیم؛ قدم دوم باید در مطالعات اسلامی یعنی قرآن و سنت و تاریخ برداشته شود و مدل های فرهنگسازی باید کشف شود زیرا مشکل جامعه این است که مدل های فرهنگی اسلامی نداریم.
وی تاکید کرد: گام سوم نیز این است که باید به راههای تطبیق مدلهای فرهنگی اسلامی با شرایط روز بپردازیم لذا اگر مدلهای ایمانی و دینی را از فرهنگ خودمان گرفتیم میتوانیم براساس آن برنامهریزی و بر جامعه خودمان به شکل علمی تطبیق کنیم.
وی با بیان اینکه ما به جنبههای فرهنگی دین کم توجهی کرده و به جنبههای پیشین انسان توجه زیادی داشتهایم ادامه داد: حتی در نگاه جدید به فقه نیز احکام ارشادی از احکام مولوی، بنیادینتر می شود و این به دلیل آن است که احکام ارشادی مدل فرهنگی به انسان ارایه میدهد.
قائمینیا گفت: در تحلیلهایی که از آیات الهی در گذشته صورت گرفته متوجه میشویم که گویا متعلق خطابات قرآنی، انسان پیشین است و اگر به انسان پسین توجه شده به اندازه انسانشناسی نبوده و میتوان آن را ناشی از تفکر یونانی دانست.
قائمینیا عنوان کرد: به عنوان مثال، قرآن گاهی ایمان و کفر را به عنوان دو فرهنگ لحاظ میکند اما گاهی ایمان به مثابه مدل و چارچوب دیده میشود؛ یعنی چارچوبی وجود دارد که در رفتارها و سبک زندگی و عواطف انسانها اثر میگذارد.
همچنین حجتالاسلام والمسلمین حبیبالله بابایی، دبیر این نشست علمی در سخنانی با اشاره به برداشتهای مختلف مرتبط با فرهنگ از قرآن گفت: در نگاه اول، قرآن را یک پدیده فرهنگی تلقی میکنیم و در این بستر آیات قرآن را تفسیر می کنیم و نگاه دیگر این است که ما اساسا فرهنگ شکل گرفته بعد از نزول وحی را قرآنی تلقی کنیم.
وی افزود: گاهی هم میتوانیم موضوع فرهنگ را در قرآن بررسی کنیم در این مورد دنبال این هستیم که چیزی مثل فرهنگ را ردیابی کنیم و به عناصر مفهومی و محتوای این مسئله دست یابیم.
بابایی با طرح این سؤال که ما براساس چه روشی قصد داریم تفسیر فرهنگی از قرآن ارایه کنیم عنوان کرد: طراحی این متدولوژی برای قرائت فرهنگی قرآن بسیار مهم است.
وی افزود: ما به لحاظ تاریخی نمیدانیم در عصر نبوی و حضور ائمه(ع) آموزههای وحیانی کجای فرهنگ را تغییر داده و یا متاثر کرده است و شواهد تاریخی ما در اثرگذاری قرآن بر مسلمین چیست؟ زیرا متاسفانه در این زمینه کمتر کار شده است و اسناد تاریخی آن را گردآوری نکردهایم./ص
ایکنا
اخبار مذهبی بابل نوین , انسانشناختی , پژوهشگاه , تاریخ , حجتالاسلام و المسلمین علیرضا قائمینیا , زبانشناسی , فرهنگ , قرآن , قرائت فرهنگی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.