امروز : یکشنبه, ۹ اردیبهشت , ۱۴۰۳
- دعوت آحاد جامعه به حضور در راهپیمایی روز قدس
- دومین گردهمایی سرداران و امیران پایتخت شهدای شمالی کشور برگزار شد
- پیگیری مطالبات مردم از سوی رسانهها بزرگترین کارکرد خبرنگاران/ کار خبر و اطلاعرسانی نوعی جهاد تبیین است/مدیرانی که پاسخگوی رسانهها ومردم نیستند عملکردشان قابل پذیرش نیست
- چه کسی پاسخگوی عدم بهرهبرداری مردم بابل و مازندران از توان علمی دانشگاهیان منطقه است/کسب رتبه نخست کشور و ششم جهان توسط دانشگاه نوشیروانی در مرجعیت علمی تایمز/مسئولان بیشتر به ظرفیتهای دانشگاه نوشیروانی در حل مشکلات توجه کنند
- دکتر آرایی عضو شورای پژوهش و فناوری فنی و حرفهای کشور شد
ترجیح دادم زبان خانمها باشم/ کملطفی شعرا موجب ورود عاشقانههای غیرعفیف به شعر شده/ انسان غمگین سراغ غزل میرود
به گزارش بابل نوین، «بینا»؛ غزلهای نفیسه سادات موسوی است که ذیل عنوان «شعر معناگرا» از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شده است. در این مجموعه، خواننده با شعرهایی روبرو است که حال و هوای آنها عاشقانه است. اشعاری که بسیاری از آنها این ظرفیت را دارد که شاهبیت شود و در ذهنها ماندگار شود.
او را با عنوان «شاعر غواصها» در فضای شبکههای اجتماعی میشناسند ولی میتوان به این شاعر جوان «شاعر امید» هم گفت، زیرا با وجود اینکه اشعار این کتاب بیشتر غمگین است اما ابیات امید و روشن آن قویتر و دوستداشتنیتر است.
به بهانه این کتاب سراغ موسوی رفتیم تا در مورد اشعار این کتاب با او صحبت کنیم. خواننده جدیِ شعر گاهی در این مجموعه احساس میکند که در حال خواندن اشعار فاضل نظری است، مسئلهای که از سوی شاعر نیز مورد تایید قرار گرفت و گفت: «فاضل نظری واقعا گردن تکتک کلمات ما حق دارد.» در این گفتوگو نفیسه سادات موسوی از فضای اشعارش گفت و اینکه ترجیح داده صدای زنان باشد. او رواج تنانهنویسی در شعر را کم لطفی شعرا میداند و عامل رواج این شعر را آنها میخواند.
در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید.
*معناگرا بودن اشعار این مجموعه به معنای بیمعنا بودن دیگر اشعار نیست
فارس: روی جلد این کتاب عبارت «شعر معناگرا» درج شده، میخواستم توضیح دهید این عبارت با چه رویکرد و هدفی برای اشعار مجموعه شعر «بینا» انتخاب شده است؟
بالاخره در شعر؛ فرم، مضمون، محتوا و معنی هرکدام یک جایگاه و سهمی از شعر دارند (که علاوه بر این مجموعه شعر، چهار مجموعه شعر دیگر هم که با همین عنوان منتشر شده)، تلاشمان این بوده که معنا را اولویت اول خود قرار دهیم. به صرف اینکه هنر شاعری را داریم با مضمونهای دمدستی حرفمان را نزنیم و سعی کنیم حرفی را که میخواهیم بزنیم دنبالش رفته باشیم و فقط به قافیه فکر نکنیم و پس از همه اینها در قالب و فرم ریخته شود. البته اثبات شی نفی ماعدا نمیکند، معناگرا بودن این مجموعه به معنای این نیست که اشعار دیگر معناگرا نیستند.
ضمنا برای سرودن سایر وجوه شعر را نیز این اشعار دارا هستند که نتیجه آن بسته به مهارت و طبع و ذوق شاعر دارد.
*فاضل نظری گردن تکتک کلمات ما حق دارد
فارس: معنا محور بودن این اشعار ناشی از کارگاههایی است که فاضل نظری برگزار کرده یا اینکه شما و چهار شاعر دیگر خودتان به این نتیجه رسیده بودید که چنین مسئلهای بر کتابها محوریت داشته باشد. البته ردپای آقای نظری در اشعار مشهود است.
آقای نظری واقعا گردن تکتک کلمات ما حق دارد. درست است که آن کارگاهها، کارگاه آموزش شعر نبود و فرض بر این بود که ما اصول شاعری مانند وزن و قافیه را میدانیم ولی ساعتها حول موضوعاتی مانند مضمون و معنا، تفاوت مضمون و معنا، اهمیت تقدم معنا بر مضمون و معناهای والایی که در طبیعت وجود دارد، حرف میزدیم. ناخودآگاه وقتی وارد مسیری میشوید دیدتان با دیگران همسو میشود و به این خاطر این است که شاید ما پنج نفر نه در زبان و بیان ولی از نظر مضامین شباهتهایی در شعرمان پیدا شود. شاید به این خاطر است آنهایی که اشعار را میخوانند ردپای فاضل نظری را در اشعار پیدا میکنند، چون جهانیبینی ما به یک سو پیش میرود.
*شاعر ذائقه را به مخاطب تزریق میکند
فارس: با توجه به اینکه آقای نظری روی اشعار شما نظارت داشته، اشعار در سبک هندی یا اصفهانی سروده شده، از این حیث احساس نکردید که مخاطبتان را از دست بدهید؟ چون بالاخره ترکیبات پیچیده و ظریف ممکن است مخاطب عام را جذب نکند.
سادهنویسی در عین حالی که معنا مقدم باشد برایم اولویت داشت، لزوما تلاش به پیچیده نوشتن نکردم ولی در مورد مخاطب حق با شما است. منتها در این گارگاهها برای ما جا افتاد که این شاعر است در هر سطحی (چه حرفهای و چه تازهکار) که سلیقه و ذائقه را به مخاطب تزریق میکند.
شاعر وقتی شعر خوب بگوید سلیقه مخاطب بالا میرود و مخاطب هرچیزی به او داده شود استفاده میکند. این ناشی از کمکاری شاعر بوده که مخاطب در سادهپسندی مانده است و اینطور نیست که لزوما اگر شاعر به سمت سطح پیچیدهنویسی حرکت کند مخاطب جا بماند بلکه او پا به پای شاعر بالا میآید. مخاطب ما، مخاطب هوشمندی است که مخاطب خاص شعر هستند و شعر را دنبال میکنند.
*غزل با غم آمیخته است
فارس: ناامیدی در اشعار شما موج میزند و با توجه به اینکه شما شاعر جوانی هستید، این سوال ایجاد میشود که این فضا متاثر از شخصیت شاعر است یا شاعر به عنوان زبان جامعه خود در حال بازتاب دادن فضای روزگار خود است.
هیچکدام. من بر این باورم که غزل با غم آمیخته است و شما برای شادی باید از قالبهایی مانند ترانه و … استفاده کنید. غزل زبان غم است و همیشه غم تغزل بوده آن را دوستداشتنی و ماندنی کرده است. برای مثال در اشعار من چهار بیت غمگین وجود دارد و یکی – دو بیت امیدبخش، به این خاطر ماحصل کار وقتی شاعر میخواهد روی اشعارش نامگذاری کند میبیند اسمی که بار معنایی غمگین دارد بیشتر به حال و هوای شعر میخورد، که به نظرم این به خاطر ذات غزل است که با غم عجین است. انسان وقتی غمگین باشد (البته نه به معنای ناراحت) سراغ غزل میرود وگرنه شادی و طرب خود را با آواز سپری میکند.
*هنوز مضامینی مانند «یوسف و زلیخا» برای کشف ظرفیت دارند
فارس: دایره واژگانی اشعار شما همان دایره واژگانی غزل سنتی است. سوالم این است که این ظرفیت وجود نداشت که با استفاده از واژگان و مضامین جدیدتر و حتی روزآمد شده شعر گفت و غزل ساخت؟
من معتقدم که بسیاری از مضامین مانند «یوسف و زلیخا» آنقدر ظرفیت برای کشف دارند که حیف است ما به عنوان شاعر امروز از آنها بگذریم. اگر بخواهیم امروز خودمان را از این میراث جدا کنیم به نسلهای بعدی این مضامین قطعا نخواهد رسید. به عنوان یک خانم در حوزه شعر بانوان این مضامین هنوز خیلی جا دارد. زاویه دید آقایان شاعر یک زاویه مردانه به مضامین است و خانمها میتوانند در همان اتفاقات که آقایان نوشتند دوربین خود را جایی بگذارند که تا پیش از آن دیده نشده است. این مضامین، مضمونها جهان شمولی است و همه نسلها با آنها ارتباط برقرار میکنند. وقتی هنوز ظرفیت وجود دارد که یک کشف تازه داشته باشیم حیف است که آن را رها کنیم.
*کملطفی در حق زنانهنویسی شاعران
فارس: دغدغههای زنانه در اشعار شما بروز دارد. این مسئله چقدر برای شما مهم بود که خواننده بتواند به جنسیت شاعر بدون خواندن نام او از روی کتاب، پی ببرد؟
زنانه نوشتن برای خودم اولویت داشته آن هم به خاطر اینکه که میدیدم بزرگترهای شعر بانوان، به خاطر فعالیت در حوزه موسیقی، فراجنسیتی مینوشتند تا دیده شوند و فعالیت کنند، ولی من این را دوست نداشتم. چون وقتی میدیدم آقایان خیلی راحت مینویسند و خودشان هستند،من هم دوست داشتم راحت و زنانه بنویسم و خودم باشم، زیرا آقایان نمیتوانند جای خانمها بنویسند و برعکس. چون خانمها اگر چیزی مینویسند تجربههای خودشان است و آن را لمس کردهاند.
*ترجیح دادم زبان خانمها باشم
حس کردم به زنانهنوشتن در میان شاعران خانم کملطفی شده است. از آنجا که نگاه اقتصادی به شعر نداشتم به همین خاطر ترجیح دادم زبان خانمها باشم. از این رو است که در اشعارم از زبان مادر شهید، همسر شهید شعر گفتهام و به عنوان راوی سوم شخص شعر ننوشتهام.
فارس: پس هدفگذاری شما برای مخاطب، خانمها بوده است؟
بله همینطور است.
*کملطفی شعرا موجب ورود عاشقانههای غیرعفیف به شعر شده
فارس: اگر به جای زنانهنویسی، تنانهنویسی را وارد شعرتان میکردید، بیشتر مورد استقبال واقع نمیشدید؟ در حالی که این روزها بازار اشعار تنانه داغ است.
متاسفانه نه به خاطر مخاطب، بلکه به خاطر ما شعرا است که این کملطفی را در حق شعرهایمان کردیم و عاشقانههای غیرعفیف یا غیرنجیب وارد شعرها شده و متاسفانه مخاطب بیشتری دارد. یکی از معضلات این مسئله گسترش فضای مجازی است زیرا مخاطب فضای مجازی میخواهد در لحظه یک چیزی بخواند و ارزش ادبی شعر مهم نیست.
دیگر اینکه باید دید چشم شاعر به دهان کیست؟ در جلسه شعرخوانی نیمه رمضان سال ۹۴ رهبر انقلاب فرمودند، که غزل بنویسد، عاشقانه بنویسد و عاشقانه عفیف بنویسید. من شاید تا قبل از این ناخواسته قلمم به سمتهایی رفته بود ولی بعد از آن دیگر تصمیم گرفتم که عاشقانه بنویسم و عفیف بنویسم.
برخی بعد از آن به من میگفتند یا در جریان شعر نمیمانی یا اگر بتوانی شعر بگویی هم دیده، خوانده و شنیده نمیشوی چون مردم و جوانان چنین اشعاری نمیخواهند.
*خوشحالم که به عنوان «شاعر غواصها» شناخته میشوم
فارس: نگاهی که به اشعار میکردم،هرجا شاعر از امید گفته، شعرش یک سر و گردن از باقی اشعارش بالاتر است، با توجه به شرایط کنونی به نظر خودتان اگر شاعر امید بودید بیشتر مورد توجه قرار نمیگرفتید؟ و حتی با این عنوان بیشتر مورد توجه قرار میگرفتید؟
من خوشحالم که به عنوان «شاعر غواصها» شناخته میشوم و ترجیح میدهم که این افتخار را از دست ندهم تا عنایت شهدا همواره روی زندگی من باشد.
این سخن متینی است، اما این مسیر شعری من است. من از غم مطلق و مضامین ناامیدی شروع کردم و در دو سال اخیر روی شعرها وقت گذاشتم و هر چه جلو رفتم با توجه به ذات بشر که کمالطلب است و اگر امید را به نسبت غم یک کمال در نظر بگیریم، به امید نزدیک شدهام و اشعاری که گفته و به آنها اشاره شد، امیدمحور است مربوط به اواخر است. این جهانبینی در ادامه به شعر من اضافه شد و اگر جلوتر بروم به نظرم کمتر اشعار من فضای غمگین دارد و به فضل الهی سمت امید حرکت میکند.
/ص
اخبار فرهنگ و هنر بابل نوین , اشعار , انتشارات سوره مهر , بی نا , سبک هندی , شاعر , غزل , فاضل نظری , نفیسه سادات موسوی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.