امروز : شنبه, ۸ اردیبهشت , ۱۴۰۳
- دعوت آحاد جامعه به حضور در راهپیمایی روز قدس
- دومین گردهمایی سرداران و امیران پایتخت شهدای شمالی کشور برگزار شد
- پیگیری مطالبات مردم از سوی رسانهها بزرگترین کارکرد خبرنگاران/ کار خبر و اطلاعرسانی نوعی جهاد تبیین است/مدیرانی که پاسخگوی رسانهها ومردم نیستند عملکردشان قابل پذیرش نیست
- چه کسی پاسخگوی عدم بهرهبرداری مردم بابل و مازندران از توان علمی دانشگاهیان منطقه است/کسب رتبه نخست کشور و ششم جهان توسط دانشگاه نوشیروانی در مرجعیت علمی تایمز/مسئولان بیشتر به ظرفیتهای دانشگاه نوشیروانی در حل مشکلات توجه کنند
- دکتر آرایی عضو شورای پژوهش و فناوری فنی و حرفهای کشور شد
فرار و بیتفاوتی مسئولان در مدیریت بحرانها
به گزارش بابل نوین، حوادث غیر مترقبه همیشه و در همه جا اتفاق میافتد و همواره با خود بحرانهایی را به همراه دارد اما مسئلهای که در این زمینه اهمیت دارد مدیریت صحیح این حوادث و اقدام بهموقع است.
در چند ماه اخیر در کشورمان شاهد حوادث تلخ و ناگواری بودهایم، حوادثی که میشود گفت آزمونی برای مدیریت بحران در ایران بودهاند و متاسفانه نتوانستند در آن چندان موفق عمل نمایند.
یکی از ضعفهایی که در عملکرد مدیران بحران در حوادث اخیر دیده شد، تعلل و عدم اقدام در حداقل زمان ممکن بود.
همانطور که واقفید زلزله در ایران یک امر طبیعی است چون بر روی گسل زلزله قرار دارد و غافلگیری مسئولین به ویژه مسئولین اجرایی، بیمعنی و در واقع نشان از بی کفایتی آنهاست.
زلزله از جمله حوادثی است که باید برای آن برنامه داشت؛ یک دستورالعملی که مطابق آن نیروها آموزش داده شوند تا از همان لحظه بروز حادثه هرکسی بداند وظیفهاش چیست، اما میبینیم که در زلزله کرمانشاه بسیاری از نابسامانیها به دلیل بینظمی و بیبرنامه بودن ایجاد شد که این بینظمی خسارتهای زیادی را به دنبال دارد چون این یک مسئله حیاتی است و تعلل در رفع مشکل ممکن است به قیمت جان یک انسان تمام شود.
در اینگونه حوادث زمان بسیار مهم است و اگر خدمات در زمان خود انجام نشود عواقب آن قابل جبران نیست، مدیران دلیل تعلل امدادرسانی را تعدد پس لرزهها اعلام کردند آیا پسلرزه یک امر غیرعادی است؟ یعنی نیروهای ما نباید آموزش لازم را دیده و آماده باشند که در این شرایط و حتی بدتر از این هم خدمترسانی کنند؟
همچنین زلزله بحرانی است که نمیتوان گفت وظیفه کیست که برای رفع مشکل اقدام کند، در این موارد باید تمام مسئولین پیگیر باشندو حضور مسئولین در جریان حوادث برای دلگرمی افراد حادثه دیده ضروری است اما نه فقط ملاقات با دستان خالی بلکه باید برای آنها کاری کرد.
مسئولی که با کفش وارد چادر، تنها آشیانه موجود برای خانواده زلزلهزده میشود معلوم است که درک درستی از بحران و مدیریت آن ندارد و وزیری که حضورش بین مردم نه تنها التیام نبوده بلکه بعضا فضا را متشنج میکند هم همین طور.
وزیری که باید در راس مدیریت این بحران باشد متاسفانه همواره گمشدهای در جریان این حوادث است، بعضی از مسئولین هم که فقط تسلیت میگویند و دریغ از یک عذرخواهی بابت کم کاریهای موجود.
بحث زمانی فراتر میرود که در حادثه کشتی سانچی نه تنها وزیر راه، بلکه هیچ مسئولی دیگر در محل حادثه تا چند روز حاضر نشد و بعد آن هم که دیگر کار از کار گذشته بود حال آن که مدیریت بحران باید قبل از هر فرد دیگری در راس کار قرار گیرد و در همان لحظه وارد عمل شود نه با تاخیر، این تاخیرها خسارتهای جبران ناپذیر خواهد داشت همانطور که در حادثه سانچی هم مشاهده کردیم، متاسفانه ضعف در مدیریت بحران چه در ایران و چه در چین و تعلل هر کدام باعث شد این کشتی هفت روز بسوزد، در نهایت به اعماق اقیانوس برود و حتی امید اینکه شاید یک نفر را بتوان نجات داد را از بین برد.
این روزها هم که سقوط هواپیمای تهران-یاسوج آزمونی دیگر برای مدیریت بحران کشور بود.
اینکه هواپیمای مورد نظر پیش از سقوط در چه وضعیتی از لحاظ فنی بود و بعد از حادثه هم مدیریت بحران اصلا مهم نیست، مهم این است که تمام سرنشینان بیمه بودند!این احتمالا جملهای است که وزیر مربوطه در دست جیب میگذارد و پاسخ مردم و رسانهها را میدهد یا …
مدیریت بحرانی که در زلزله کرمانشاه پس لرزه، در حادثه کشتی سانچی حجم شعلههای آتش را و در سقوط هواپیما صعبالعبور بودن را بهانه ضعف و تعلل خود میکند، چه مدیریتی است؟
این روزها عدم مدیریت بحران خود یک بحران است!
به نظر میرسد باید قبل از اینکه حادثهای مدیریت شود خود این مدیریت مورد بررسی قرار بگیرد، آن هم قبل از حاثه نه در زمان بروز آن!
یکی از ضعفهای مشهود در مدیریت بحران عدم هماهنگی و توانایی در کار گروهی است که از مهمترین عناصر در مدیریت بحران و بدون آن این کار دچار یک بینظمی و سردرگمی میشود، همچنین خودمحوری و عدم تخصصگرایی هم از دلایل ضعف مدیریت بحران در کشور ما است، البته این روزها میبینیم بیشتر از بزرگ شدن حادثه، حواشی آن حادثه بزرگ میشوند؛ طوری که خود مشکل و بحران در زیر سایه قرار میگیرند.
در واقع حوادث میدانی میشوند برای عقدهگشایی و جدال بین مسئولین و سیاسی کاریهایی که بهطبع تبعات وسیعتری از خود بحران دارد و البته عدهای مثل هنرمندان هم به این جریان دامن میزنند و در نهایت هم میبینیم بعد از اندک مدتی تمام سر و صداها میخوابد و دیگر نه خبری از بحران است و نه خبری از مدیریت آن و نواقص باقی میمانند تا زلزله و حوادث بعدی.
مسئولان از خود و مدیریت ضعیفتان در بحرانها فرار نکنید.
مسئولان دولت و وزرای دست در جیب با سرمایههای میلیاردی بهتر است به دنبال برطرف کردن مشکل مدیریت خود در بحرانهای کشور باشید تا توپ بازی سیاسی و تلف کردن عمر خدمتگذاری به مردم.
نویسنده: هانیه علینژاد
ایران , بابل , بحران , بیمه , تخصصگرایی , سردرگمی , فرار , کرمانشاه , مدیریت , مسئولان , ملاقات , هانیه علی نژاد , هواپیما زلزله , وزیر , یادداشت بابل نوین
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.