امام علی (ع) می فرماید
۞ هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است. ۞
Sunday, 28 April , 2024
امروز : یکشنبه, ۹ اردیبهشت , ۱۴۰۳
شناسه خبر : 56081
  پرینتخانه » فرهنگ و هنر تاریخ انتشار : 11 اردیبهشت 1396 - 14:22 | | ارسال توسط :

نیمه دوم دهه ۸۰ ادامه سلطه کمدی های رکوردشکن

به گزارش بابل نوین، فروش فیلم ها در سینما همواره سرنوشت ساز بوده و آینده شغلی خیلی از سینماگران را تعیین کرده است. هر چند میزان این فروش و حتی رکوردشکن بودن آن نمی تواند معیاری دقیق و کارشناسی شده برای ارزیابی کیفیت فیلم باشد، اما در هر حال متری برای سنجش اقبال مخاطبان به […]

به گزارش بابل نوین، فروش فیلم ها در سینما همواره سرنوشت ساز بوده و آینده شغلی خیلی از سینماگران را تعیین کرده است. هر چند میزان این فروش و حتی رکوردشکن بودن آن نمی تواند معیاری دقیق و کارشناسی شده برای ارزیابی کیفیت فیلم باشد، اما در هر حال متری برای سنجش اقبال مخاطبان به آن تلقی می شود. مطلب حاضر با همین رویکرد، نگاهی داشته به صدرنشین های جدول فروش هر سال سینمای ایران در دوران پس از انقلاب و شرایطی که بر پرفروش شدن آنها موثر بوده اند. این شماره صدرنشین های گیشه سالهای ۸۴ تا سال ۸۹ را دربر می گیرد.

 

سال ۸۴، مکس

فروش نیم میلیاردی «مکس» سامان مقدم در سال ۸۴ در واقع تداوم استقبال شدید مردم از کمدی های عامه پسند و اسلپ استیک بود که «بی خیالی»‌ و فکاهی گرایی در آنها موج می زد. چنین شاخصه ای از همان اوایل دهه ۸۰ در فیلم های طنز به وفور موجود بود وتا امروز ادامه یافته است. «مکس» ضمن برخورداری از این ویژگیها، با استفاده بهینه از فضای بازی که پس از دوم  خرداد آغاز شده بود، برخی اشارات سیاسی را هم چاشنی خود کرده بود که سطح بالاتر از چیزی که بود جلوه کند. فیلم در جشن دهم خانه سینما کاندیدای دریافت جایزه بهترین صداگذاری و میکس و چهره پردازی شد. مقدم «مکس» را پس از دو درام اجتماعی «سیاوش» و «پارتی» ساخت که در دومی هم اشارات سیاسی عیان بود. مقدم با فیلمنامه ای از پیمان قاسم خانی که سال قبل از آن «مارمولک» را نوشته بود، توانست کمدی سر حالی ارائه دهد. فرهاد آئیش با حضور در این فیلم، جنس تازه ای از کمدی را در سینمای ایران تزریق کرد که منحصر به خود او بود. ویژگیهای نقش در نوعی سادگی بلاهت آمیز و البته کودکانه که در عین حال زرنگی های خود را هم داشت و همه اینها تضاد جالبی نیز با فیزیک و بیان آئیش داشت، کاراکتر محوری سمپاتی را از «مکس» ارائه داد. «مکس» حتی در جهاتی در صدد احیای کمدی های موزیکال در سینمای ایران هم بود که البته به تداوم آن کمک شایانی نکرد. مقدم درباره این فیلم گفته است: «مکس» یک شوخی ظریف با همه است. شوخی ای که بیشتر همدلی است تا اینکه بخواهد رفتار تندی داشته باشد. فرهاد آئیش اولین کسی بود که بعد از نگارش فیلمنامه انتخاب شد. در آن زمان تقریبا همه دوستان سینمایی با انتخاب آئیش مخالف بودند، اما من اعتقاد داشتم او موفق می شود». آئیش هم درباره این نقش خود گفته: «من آدمهایی مثل مکس را بخوبی می شناسم. این آدمها آنچنان در دروغهای زندگی غوطه ور نشده اند. به همین دلیل نگاهشان چندان آلوده به بدی ها نیست و همیشه خود واقعی شان را به نمایش می گذارند. همیشه شخصیت هایی را که بازی کرده ام، از جایی که نمی شناسم نمی آورم و تنها جایی را که خوب می شناسم درونم است. من باید اعتراف کنم به خود مکس خیلی نزدیک هستم».

 

سال ۸۵، آتش بس

تهمینه میلانی با پرفروش ترین شدن فیلمش در سال بیگانه نیست. او سال ۷۱ با «دیگه چه خبر» به همین موفقیت رسیده بود. «آتش بس» در سال ۸۵ باز هم این توفیق را برای میلانی تکرار کرد و احتمالاً نخستین فیلمی بود که فروش آن از مرز یک میلیارد گذشت. «آتش بس» حدود یک میلیارد و پانصد میلیون تومان فروخت که البته افزایش قیمت بلیت هم در آن موثر افتاد. ضمن اینکه همراهی دو ستاره سینما محمدرضا گلزار و مهناز افشار به عنوان زوجی سمپاتیک، شیمی درستی در این فیلم داشتند. طنز جاری در فیلمنامه که در لا به لای مفاهیم آموزشی آن با موقعیت شناسی دقیقی تنیده شده بود، به جذابیت فیلم افزود. چلنج دو کاراکتر اصلی هم به شدت برای تماشاگران جذاب بود. با این وصف در نسخه بعدی فیلم که اوایل دهه حاضر اکران شد، تغییر دو ستاره اصلی و کیفیت نازل فیلمنامه مانع از توفیق دوباره آن دست  کم در حد فیلم اول شد.

سال ۸۶، اخراجی ها ۱

سال ۸۶ با ظهور نخستین نسخه پدیده «اخراجی ها» به عنوان یکی از مهمترین آثار در حوزه کمدی های جنگی سینمای ایران، این فیلم توانست صدرنشین جدول فروش شود و حدود ۵/۲ میلیارد تومان بفروشد. نگاهی که مسعود ده نمکی در «اخراجیها ۱» به سینمای جنگ داشت، به جهت نزدیکی به مولفه های مورد پسند مخاطبان عام سینما و همچنین محبوبیت فراگیر کمدی ها از آن مقطع تا امروز، پتانسیلی برای فروش بالای فیلم ایجاد کرد که تا پیش از آن کمتر دیده شده بود و یا به عبارتی کمتر امکان دسترسی به آن از سوی سایر سینماگران وجود داشت. این خطوط قرمز فرضی یا واقعی که به ویژه در سینمای جنگ بیشتر جلوه گری می کنند، در فیلم ده نمکی کمتر محلی از اعراب داشتند و همین نکات بود که برای تماشاگران اهمیت داشت. از سویی حضور کلیدی چهره هایی همچون اکبر عبدی، کامبیز دیرباز و محمدرضا شریفی نیا در «اخراجی ها» سبب شده بود تا ابعاد کمدی فیلم جذاب تر به نظر برسد. نباید هم فراموش کرد ده نمکی به واسطه شناختی که از ظرفیت های رسانه و قدرت تبلیغات دارد، در راستای اکران بهتر فیلم خوب عمل کرد.

فیلم البته مخالفان خود از جمع منتقدان و حتی چهره ها سینمایی از جمله پرویز پرستویی، مجید مجیدی، حمید فرخ نژاد و… را هم داشت.

سال ۸۷، چهار چنگولی

نخستین کمدی سعید سهیلی در سینمای ایران فیلمی سطح پایین و آزار دهنده بود که یک ایده جالب را با فیلمنامه ای بی مزه و کشدار به هدر داده بود. با این وجود فیلم ۹۴ روز روی پرده بود به فروش یک میلیارد و ۸۰۰ میلیونی رسید و پرمخاطب ترین اثر اکران شده در سال ۸۷ شد. موقعیت دوقلوهای به هم چسبیده هر چند در نفس خود تلخ و غم انگیز است، اما سهیلی کوشیده بود با استفاده از کمدین هایی مثل جواد رضویان و رضا شفیعی جم از آن دستمایه ای طنز داشته باشد. ضمن اینکه قرار تضاد شخصیتی دو برادر داستان، به نفع ایجاد فضاهای کمدی بوده اما ماحصل جز لودگی چیزی نبوده است.

خود سهیلی همان سال در گفت و گویی درباره این فیلم گفته بود: «فیلم قبلی من «چهار انگشتی» در گیشه شکست خورد و بعد از آن چار چنگولی را با نگاهی به گیشه ساختم. هر چند که این فیلم ۱۰۰ درصد مورد علاقه من نیست. در نگارش فیلمنامه این فیلم نگاهی به ماجرای لاله و لادن داشتم. البته اولین باری که چنین طرحی به ذهنم رسید، زمان اکران فیلم «مردی از جنس بلور» بود. تصمیم داشتم که داستان دوقلوهای به هم چسبیده را فیلم کنم، اما بعد از آن فکر کردم پرداختن به این ماجرا به صورت جدی برای تماشاگر آزار دهنده است. به همین دلیل دو کمدین محبوب مردم یعنی جواد رضویان و رضا شفیعی جم را انتخاب کردم تا تماشاگر ضمن لذت بردن از شیرین کاریها و موقعیت های طنزی که در فیلم با آن مواجه می شود، با مشکلات دوقلوهای به هم چسبیده هم آشنا شود». بد نیست بدانید در آن سال که فیلم سهیلی صدرنشین گیشه شد، همچنان کمدی ها بیشترین فروش را داشتند؛ فیلم هایی مثل «زن ها فرشته اند»، «۱۰ رقمی»، «خواستگار محترم»، «دلداده»، «دایره زنگی» و… .

 

سال ۸۸، اخراجی ها ۲

«اخراجی ها ۲» که همچنان بهترین فیلم از سه گانه مسعود ده نمکی شناخته می شود، بیشترین فروش را داشت. فیلم نوروز روی پرده رفت و هشت میلیارد و پانصد میلیون تومان فروش داشت. در شرایطی که خیلی از منتقدان ده نمکی، فروش «اخراجی ها ۱» را یک اتفاق می دانستند، فروش حیرت انگیز و رکورد شکن «اخراجی ها ۲» آن فرضیه را باطل کرد. ده نمکی هر چند از حیث فیلمنامه نتوانسته بود به قوت فیلم اول عمل کند، اما در کارگردانی پیشرفت قابل ملاحظه ای داشت. از سویی تماشاگرانی که با شوخیهای بعضاً غافلگیر کننده «اخراجی ها ۱» خندیده بودند، دوست داشتند سر از ماجرای فیلم دوم هم در بیاورند. خود ده نمکی هم در پروراندن فضای پیرامونی و حاشیه سازی های منجر به فروش بالا برای فیلمش باز با استادی عمل کرد. جالب آنکه فیلم در شهرستانها بهتر از تهران فروخت. در هر حال شوخی در حوزه سینمای دفاع مقدس به عنوان بستری حساسیت برانگیز برای کمتر فیلمسازی میسر بوده که ده نمکی یکی از آنان است. ده نمکی نیز با وقوف بر همین مسئله و طرح شوخیهای کلامی و فیزیکی در حوزه های ممنوعه همچون لوکیشن اردوگاه اسرای ایرانی در عراق، به ابعاد کمدی فیلمش افزوده بود. فیلم همچنان با مخالفانی مواجه بود که سینمای ده نمکی را به رغم فروش بالا، فاقد ارزشهای سینمایی می دانند. جواد طوسی همان زمان در یادداشتی تند درباره فیلم با ذکر اینکه فیلم را در کنار «جماعتی سرخوش و بی خیال» دیده، نوشت: «فیلم «اخراجی ها ۲» و فروش تاریخ سازش، محصول چنین فضا و جامعه متناقضی است. هر گونه تحلیل منطقی و جامعه شناسانه این فیلم و بررسی فروش چند میلیاردی اش منوط به کالبد شکافی جامعه ای است که شمار قابل توجهی از افرادش در یک گذار تاریخی ناهمگون می خواهند خود را تخلیه کنند و به چیزهای جدی فکر نکنند».

با تمام این اوصاف، فروش خیره کننده و رکوردشکن «اخراجی ها ۲» و دو نسخه دیگرش تنور سینمای ایران را دست کم طی سه سال حسابی گرم کرد. «دو خواهر»، «زندگی شیرین»، «درباره الی»، «پسر تهرونی»، «خروس جنگی»، «نیش زنبور»، «سوپر استار»، «بی پولی» و «کتاب قانون» دیگر میلیاردی های اکران سال ۸۸ بودند.

 

سال ۸۹، ملک سلیمان

فروش یک میلیارد و پانصد میلیون تومانی فیلم «ملک سلیمان» در سال ۸۹ اگر چه قابل توجه می نمود، اما قطعاً بسیار کمتر از هزینه ای بود که صرف ساخت آن شد. فیلم شهریار بحرانی با نظر به جلوه های ویژه گسترده اش و پروداکشن عظیم آن حدود ۵/۶ میلیارد تومان خرج برداشت و اگرچه در حوزه فناوری های پیشرفته سی جی ای و دی ای در سینمای ایران چند گام به پیش بود، اما فروش آن پاسخگوی هزینه ها نشد. شاید همین مسئله مانع از ساخت سری های بعدی آن، بر خلاف اعلام سازندگان،‌ دست کم تا امروز شده است. فیلم از فجر ۲۹ دو سیمرغ گرفت و از سوی منتقدان هم چندان تحویل گرفته نشد. به نظر می رسد تأکید پررنگ فیلمساز روی جلوه های ویژه فیلم که در آنونس های آن هم تسری یافت، «ملک سلیمان» را از یک فیلم مذهبی به سمت یک درام ترسناک سوق داده بود. این دومین پروژه عظیم بحرانی پس از مریم مقدس در اواخر دهه ۸۰ بود که از لحاظ ساختاری و محتوایی در رده پایین تری قرار گرفت. بحرانی فیلم را طی دو سال با بازیگرانی کمتر سینمایی ساخت و علی رغم حضور قابل قبول امین زندگانی در نقش اصلی، زندگانی گزینه درجه یکی برای این فیلم و آن نقش نبود. سایر بازیگران فیلم چندان گیشه پسند نبودند و مجموع این موارد سبب شد فیلم تا حدی که پیش بینی می شد، نفروشد. ضمن اینکه در عین تلاش بحرانی برای ارائه چهره ای مهربان و مقتدر از حضرت سلیمان، فیلم از حیث دیالوگ نویسی و گسترش موقعیت ها و مناسبات، الکن و بدون ویژگی است. کارگردان گویا بیشتر شیفته ترفندهای دیجیتالی فیلمش بوده و امیدوار به اینکه خلاء های احتمالی تحت الشعاع آنها محو شوند. حال آنکه به قولی بازیگران یا هنروران فیلم در لحظاتی به سبک بی مووی (BMovie)های آمریکایی تبدیل به زامبی هایی وحشتناک می شدند که تلاش شده گریمشان به چشم بیاید. برنامه های اکران جهانی فیلم هم چندان چشمگیر و سودده نبود. مرور بخشی از صحبت های کارگردان درباره بازی زندگانی در این فیلم خواندنی است: «شب اول فیلمبرداری زمانی که بازی اصلی امین زندگانی شروع شده و قرار بود سکانس شب اریحا را کار کنیم، زندگانی به من گفت که من لیاقت این نقش را ندارم. به او پاسخ دادم مگر فکر می‌کنی که ما لیاقت این کار را داریم. خداوند سفره‌ای پهن کرده و ما خدمتگزار آن هستیم، اگر بخواهیم خودمان را در این بین بسنجیم ما در حد قرآن و شخصیت‌های قرآنی نیستیم. خصوصیات فردی امین زندگانی خیلی به من کمک کرد، او بازیگر توانا و باوقاری است و این خصوصیات در بازیگران ما اندک است که در صحنه وقار و آرامش داشته باشند حتی او وقتی در لحظاتی شوخی می‌کند هنوز شخصیت‌ درونی خودش را با آن وقار بروز می‌دهد و این به کار ما خیلی کمک کرد. بعضی از صحنه‌های سخت فیلم مثل صحنه‌های مناجات و وحی نمی‌توانستیم به سمت او برویم، او آنقدر گرفته، متأثر و ناراحت بود که ما رهایش می‌کردیم و می‌گفتیم که امشب شب امتحان اوست که خوشبختانه از این امتحان سخت سربلند بیرون آمد»./ص

بانی فیلم

به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : ۱
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.