امام علی (ع) می فرماید
۞ هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است. ۞
Sunday, 28 April , 2024
امروز : یکشنبه, ۹ اردیبهشت , ۱۴۰۳
شناسه خبر : 78553
  پرینتخانه » مذهبی تاریخ انتشار : 19 بهمن 1396 - 19:12 | | ارسال توسط :

“ولایت فقیه” جامعه را از دگردیسی حفظ می‌کند | فهم تقدس “دفاع مقدس” کار دشواری نیست

به گزارش بابل نوین، جهان اسلام از ابتدا تاکنون همیشه از وجود غده‌های چرکین و پَلَشتی‌های دوران خود ضربه خورده است، یکی از این غده‌های چرکین جریان نفاق بوده که برای متوقف کردن پیشتازی‌های اسلام در همه‌ ادوار تاریخی قصد مجروح کردن بدنه آن را داشته است، از زمان پیامبر اسلام(ص) گروه منافقین مکه که سردمدار […]

به گزارش بابل نوین، جهان اسلام از ابتدا تاکنون همیشه از وجود غده‌های چرکین و پَلَشتی‌های دوران خود ضربه خورده است، یکی از این غده‌های چرکین جریان نفاق بوده که برای متوقف کردن پیشتازی‌های اسلام در همه‌ ادوار تاریخی قصد مجروح کردن بدنه آن را داشته است، از زمان پیامبر اسلام(ص) گروه منافقین مکه که سردمدار آنها عبدالله إبن اُبَی بود تا گروه مارقین و ناکثین و … در زمان حضرت امیر(ع) و به همین ترتیب ائمه طاهرین(ع) از کارشکنی‌ها و اذیت منافقین زمان خویش کم آزار ندیده‌اند، گستره جریان نفاق در طول تاریخ به حدی بوده است که گویی به قاعده‌ای‌ درآمده است.

عصر حاضر نیز از این قاعده مستثنی نبوده است، انقلاب اسلامی بی شک از انقلاب های بزرگ معاصر محسوب می شود که با تکیه و تأکید بر فرهنگ اهل بیت طاهرین و ضرورت تشکیل حکومت دینی در عصر غیبیت بنا نهاده شده است؛ از سویی دیگر این انقلاب مردمی و اسلامی در طول عمر ۴۰ ساله خود از جریان‌های منافقانه کم آسیب ندیده است.

یکی از جریان‌هایی که در حالت‌های مختلف قصد ضربه زدن به نظام اسلامی عصر غیبت را داشته است، جریان شیرازی است که باتوجه به وابستگی‌های علنی خود با کشور انگلستان از سوی رهبر انقلاب اسلامی به شیعه انگلیسی ملقب شده است.

اخیرا فردی از همین جریان در سخنانی نسبت به بزرگان انقلاب اسلامی، ولایت فقیه و دفاع مقدس هجمه برده است؛ به‌همین‌خاطر این دغدغه در خبرنگار خبرگزاری رسا ایجاد شد که برای روشنگری در این مسأله با حجت الاسلام والمسلمین عبدالکریم بهجت‌پور، مدیر حوزه علمیه خواهران، عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، رئیس موسسه قرآنی تمهید و صاحب تفسیر همگام با وحی به گفت‌وگو بنشیند.

وی معتقد است که هجمه‌های این فرد به ولایت‌فقیه، نظام و دفاع مقدس آکنده از تناقضات فراوان و بغض نسبت به بزرگان نظام است و برداشت‌های این شخص سراسر تفسیر به‌رأی است و هدف آنها از این مخالف‌خوانی‌ها کسب شهرت و نشان دادن کینه‌شان علیه نظام، جبهه انقلاب و حضرت امام است که از گذشته شروع شده و در فرزندان آنها تداوم پیدا ‌کرده است.

متن کامل این گفت‌وگو در زیر تقدیم مخاطبان محترم می‌شود.

رسا ـ جایگاه قرآنی «ولایت فقیه» را تبیین فرمایید.

مسأله ولایت خداوند در همه امور هستی مطلبی است که بی‌تردید از قرآن و گزاره‌های قرآنی قابل استفاده است، خداوند متعال «لا حکم الا لله» را بیان فرموده‌اند که حتی یک زمانی خوارج هم این آیه را دست‌آویز خود کرده بودند و بنا داشتند علیه حضرت امیر(ع) که منصوب خداوند و پیامبر(ص) بود اقدام کنند و فرصت را از او بگیرند.

حرف خوارج همین آیه «لا حکم الا لله» که به‌معنای حکم مخصوص خداوند است بود، آن‌چنان‌که از قر‌آن فهمیده می‌شود هیچ‌کس در جهان ولایتی بر مردم ندارد چون مالکیت بر پدیده‌ها و انسان‌ها را کسی جز خداوند ندارد و علت مالکیت خدا خلقت همه پدیده‌ها و جهان هستی است.

حتی مشرکان هم بر این باور بودند «وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ» و اگر سوال می‌کردید که خالق آسمان‌ها و زمین کیست مشرکان هم می‌گفتند خداست پس اصل مالکیت و بعد آن‌هم ولایت و حق سرپرستی مخصوص خدای متعال است و حکم را او باید صادر کند.

نکته‌ای که در فرهنگ اسلامی همیشه مطرح بوده است این‌است که کسی بدون إذن الهی نمی‌تواند فرمانروایی و حکمرانی روی زمین را اجرایی کند، بیان این مسأله که امامت و حکومت در اندیشه دینی و اسلامی مطرح شده است این است؛ اگر قرار است خداوند متعال بر جهان حکمرانی فرمایند و این حکمرانی و اداره جامعه در چهارچوب سنن طبیعی و مطابق فطرت و آموزه‌های الهی است پس شایسته است معصومین و صالحترین افراد این نقش را برعهده گیرند.

رسا ـ گستردگی مفهوم ولایت فقیه در دوران علمای قبل از انقلاب ایران تا چه حد بوده است؟

در برخی از همین شنیده‌ها ادعا شده که ولایت فقیه در فقه ما مطرح بوده ولی مفهوم آن تا این حد گسترده نبوده است و مفهوم آن‌را بعدا گسترش داده‌اند، شیخ انصاری در مکاسب محرمه صریحا مسأله ولایت فقیه را در کتاب‌البیع مطرح کرده است، البته ادله‌ای که این‌ها به آن تمسک کردند به‌معنای انکار ولایت فقیه نبوده است بلکه به‌‌معنای انکار استفاده ولایت از ادله‌ای بوده که مطرح کردند، مانند مرحوم آیت الله خویی که از باب امور حسبیه یعنی اموری که در جامعه اسلامی زمین می‌ماند و بالاخره کسی باید این‌ها را اداره کند ولایت فقیه را حجت و معتبر دانسته است.

مطلبی که در فقه ما مطرح بوده است و بزرگانی مانند مرحوم صاحب جواهر در کتاب جهاد و کتاب البیع به نحوی به بحث ولایت فقیه پرداخته اند و حال حضرت امام این نظریه را قدری شفاف‌تر و روشن‌تر کرده‌اند و آن‌را بزرگترین امر حسبه زمین مانده دانستند که براساس مصلحت عمومی امت اسلامی، اداره جامع کشور باید بر اساس دین باشد.

حضرت امام در تشخیص مصداق امور حسبه و عمومی بر زمین مانده و مصالح عامه جامعه اسلامی راه روشن‌تری به روی ما باز کرده است و این نظریه ولایت فقیه است که تحمل چنین توسعه‌ای را دارد، حال این مطلب را انکار کرده‌اند و حضرت امام را سرزنش کرده‌اند که چرا این توسعه را داده است و این در حالی است که ما در قمه‌زنی به‌عنوان شعائر هیچ دلیل معتبر شرعی و قابل قبولی وجود ندارد؛ بلکه دلایل از قرآن، روایات و از مصلحت‌فهمی‌ها کاملا علیه آن است، آن وقت صریحا می‌گویند که مسأله قمه‌زنی یکی از شعائر حسینی است زیرا در کتابی و سنتی به ما گفته‌اند که در فلان روز شمشیر به دست بگیر و بر سر و صورت خودت بزن تا ازآن خون جاری شود، شمشیری که باید سر یزید را بزند بر سر خود می‌زنند و موجب وهن دین و مذهب و تمسخر دشمن می‌شوند.

رسا ـ در زمان غیبت چه کسانی میتوانند عهدهدار حکومت شوند؟

ولایت فقیه هم درست به همین معنا است، در مواردی مانند زمان غیبت که در محضر معصوم نیستیم و یا حتی زمانی که در محضر معصوم هستیم و از نظر مکانی با معصوم فاصله داریم، مثل حضرت امیر(ع) که در عراق بودند و مالک اشتر در شهر دیگری مانند مصر نقشی را باید ایفا می‌کردند، چه‌کسانی باید امور را اداره کنند؟ نزدیک‌ترین افرادی که رنگ و بوی دین و خدا را داشته باشند و به تعبیر حضرت امیر(ع) در نهج‌البلاغه «ایها الناس إنّ أحق الناس بهذا الامر اقویهم علیه و اعلمهم بامر اللّه‏ فیه» باشند یعنی عالم ترین افراد به امور خدا در اداره امور مردم و اجرای احکام الهی باید عهده‌دار امر ولایت باشند.

ولایت فقیه مقامی است که احکام الهی را در زندگی بشر اجرا می‌کند و مراقب است که آسیبی از بیرون جامعه اسلامی به درون جامعه نرسد یا آفتی از درون، مجموعه را دچار دگردیسی و انحراف نکند.

رسا ـ چرا ولایت فقیه بهترین مدل برای اداره یک جامعه اسلامی است؟

«فقه» یک دستگاه جامع قانون‌گزاری است که خدای متعال برای زندگی همراه با سعادت، رستگاری و صالحانه در اختیار دستگاه بشر گذاشته است، ولی‌فقیه باید این امر الهی را در زندگی مردم پیاده کند و مراقبت لازم در پرتو دین را در شرایط مختلف داشته باشد، ولی فقیه از این منظر بار را بردوش می‌گیرد و باید از شجاع‌ترین و عالم‌ترین افراد به امر الهی باشد و با وجود این فرد حتی نوبت به انسان‌های صالح؛ اما بی اطلاع از احکام الهی مثل عدول مسلمین هم نمی‌رسد، اینها در مراتب بعد هستند، به‌ تعبیر شاعرانه «چون که گل رفت و گلستان شد خراب / بوی گل را از که جوییم از گلاب».

نظریه ولایت فقیه بسیار معقول و منطقی است، چراکه زندگی مردم باید در یک نظام پویا، مطلوب و مطابق با اهداف الهی اداره بشود و چه کسی بهتر از فقیهی که دین و احکام دین را بشناسد، متخصص در دین باشد، با احدالناسی برسر دین معامله نکند، عادل و شجاع باشد، به خاطر نفس یا خواست دیگران از بیان حکم الله خودداری نکند و مسائلی از این‌دست نظریه ولایت فقیه را از دیگر نظریات حکومتی ممتاز می‌کند.

رسا ـ قرآن کریم درباره افرادی که در مقابل حق ایستادگی کردند چه بیانی دارد؟ 

در قرآن بیان شده است‌که فرعون دربرابر حکم خدا ایستاد و می‌گفت «انا ربکم الاعلی»، رب به‌معنای مالکی است که به‌دلیل صاحب‌اختیاری ادعا می‌کند که تدبیر به دست اوست، فرعون حتی حق انتخاب خدای آسمان‌ها را هم از آن خود می‌دانست؛ از این رو وقتی ساحران در مبارزه با حضرت موسی(ع) به خدای متعال ایمان آوردند، فرعون به آنها گفت آیا بدون اجازه من به خدای او ایمان آوردید؟ یعنی من پروردگار بزرگ شما هستم و در این امر هم باید از من اجازه بگیرید؛ بنابراین فراعنه کسانی هستند که از این مسیر اداره امور را برعهده نگیرند، از مسیر الهی جدا شوند و مالکیت خدا و بنده بودن خود را نادیده بگیرند، یعنی کسانی که پشت‌سرشان یک انتخاب کارشناسانه، بینش و تربیت اسلامی نباشد و بعد بخواهند اراده خودشان را به‌جای اراده الهی بنشانند.

در داستانی از قرآن مناظره حضرت ابراهیم(ع) با پادشاه زمان خودش مطرح شده «اَلَم تَرَ اِلَی الَّذی حاجَّ اِبرهیمَ فی رَبِّهِ اَن ءاتهُ اللهُ المُلکَ» که آن پادشاه با حضرت ابراهیم از ربوبیت بحث می‌کرد و فقط خود را رَب و صاحب اختیار می دانست؛ از این‌رو همیشه بزرگترین مانع در برابر انبیا، ائمه و رهبران الهی کسانی بودند که خط خود را از مسیر خداوند جدا کرده‌اند.

هیچ فقیهی نباید از پذیرش فرمان و ولایت الهی انحراف داشته باشد، دستگاهی که فقه را خوب شناخته است و جامعیت اراده الهی در همه عرصههای زندگی را خوب باور کرده است ولی فقیه را انتخاب کرده‌ است و عقیده دارد که یک کارشناس توانا که قدرت رهبری مردم را بر اساس فقه و دستگاه حقوقی الهی دارد باید سرکار بیاید.

رسا ـ آیا مفهوم ولایت در قرآن از جهت عقلی هم قابل بررسی است؟

ولایت فقیه در قرآن امری است که تصور آن موجب تصدیق است

به تعبیر درست، مفهوم ولایت فقیه در قرآن امری است که تصور آن موجب تصدیق است چراکه خداوند متعال جز به اجرای احکامش در عرصه زندگی و گسترده حیات راضی نیست و تصور همین مفهوم موجب تصدیق است که کسی از این مسیر انتخاب شده باشد باید امور مردم را در شئون مختلف بر عهده بگیرد، پس هرکسی که زیر بار چنین فردی نرود و نپسندد که چنین اراده‌ای از طرف خدای متعال در عرصه زندگی اجتماعی بشر اتفاق بیأفتد یا خودش فرعون است و یا از اصحاب فراعنه است یعنی این افراد تحمل چنین حکمی و اجرای اراده الهی را در زندگی ندارد.

رسا ـ نظر شما درباره هجمه این جریان به مسأله دفاع مقدس چیست؟

مردم ایران در داخل کشور اصرار کردند که بیگانگان و کشورهای مستکبری مثل آمریکا و رژیم صهیونیستی نباید برای مسلمانان تعیین و تکلیف کنند، چراکه اسلام مکتبی است که بالای سرش نباید کسی باشد «الاسلام یَعلو و لا یُعلی علیه» و همچنین هیچ راهی برای سلطه کافران بر مسلمانان را خداوند اجازه نمی‌دهد«لیس للکافرین علی المسلمین سبیلا» در نتیجه مردم ایران در کشور خود انقلاب کردند و فریاد آزادی بشر در جهان سر دادند.

به خاطر انقلابی که حضرت امام شروع کردند و در حقیقت انقلاب، آزادی از دام شیطان بود، چراکه سلطه بیگانگان بر ملت مسلمان و فرزندان اهل بیت(ع) ‌پسندیده نبود و در نهایت پیروزی این انقلاب و بیرون راندن آمریکا و جریان‌های ضدِ دین، امنیت و آزادی این مردم را مورد هجمه و طمع خودش قرار داد و او بود که به ما حمله کرد و خواب سه روزه فتح تهران و ایران را می‌دید.

ملت رشید ایران براساس فرهنگ عاشورایی، خود را به میدان رسانده و دربرابر دشمن و همه بدخواهان مکتب اهل بیت و ایران ایستادند و با‌ وجود همه فشارها و تحریم‌ها، هشت سال درمقابل دشمن ایستادند و حضرت امام در تمام این دوره جز زبان شکر و سپاس از این مردم و جز تواضع در برابر رشادت این مردم چیزی بر زبان جاری نکردند.

رسا ـ انکار حقانیت دفاع مقدس از سوی این جریان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

انکار حقانیت دفاع مقدس مانند انکار وجود خورشید در آسمان است.

این بیگانگان بودند که دشمنی کردند و مردم ایران بدون هیچ اجباری و با اراده و افتخار خودشان از جان و مال خود مایه گذاشتند و پشت سر حضرت امام ایستادند نه اینکه با اجبار و دیکتاتوری و رابطه مولا و برده به جبهه رفته باشند؛ بلکه به اراده خود رفتند و در این راه فداکاری کردند و جان و مال خود را در طبق اخلاص گذاشتند.

انکار دفاع مقدس مانند انکار معجزات پیامبران الهی است که دشمنان و کافران آن‌را به‌عنوان سحر معرفی می‌کردند، اگر کسی تا این مرحله قلبش را سیاهی گرفته باشد و درحالی‌که سال‌های طولانی از جنگ تحمیلی نگذشته است چنین نسبت‌های ناروایی را به دفاع مقدس بدهد، نشان‌دهنده این است که وجودش از کینه و شیطنت پر شده است و در تاریکی شیطنت‌آمیزی دست و پا می‌زند که اگر تاکنون روزنه‌ای از ایمان و نور در وجودش باقی مانده باشد باید برای بازگشت خودش به حقیقت از خداوند التماس فهم و درک حقیقت کند.

پدر و مادران و خانواده‌های شهدا پاک‌ترین و عزیزترین فرزندان خود را با رضایت و طیب خاطر برای انقلاب، مکتب اسلام و دفاع از ناموس و کشور هزینه کردند و حداقل فهم تقدس در این سه‌ دهه گذشته از جنگ هشت ساله تحمیلی کار سختی نیست و مایه تعجب است.

رسا ـ آیات و روایات چه رویکردی در مقابله با وهن دین دارند؟

قرآن صریحا درباره کلمه راعنا که مسلمانان به‌کار می‌بردند و دشمنان و یهودیان آن‌ را کودن معنا می‌کردند، دستاویز آنها شده بود و مسلمانان را مسخره می‌کردند،‌ ‌آیه نازل شد «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَقُولُوا رَاعِنَا وَقُولُوا انْظُرْنَا وَاسْمَعُوا وَلِلْکَافِرِینَ عَذَابٌ أَلِیمٌ » یعنی ای مسلمانان وقتی پیامبر خود را خطاب می‌کنید که مراعات حال شما را بکند نگویید راعنا بلکه بگویید منتظر ما بمان، یعنی واژه را عوض کنید تا دست‌آویز دشمن نشود.

کاملا روشن است عملی که موجب وهن دین است هرچند به‌اندازه گفتن یک کلمه نباید اتفاق بیفتد و حال قمه‌زنی را در نظر بگیرید که بدون‌شک موجب وهن دین و مذهب است و قطعا نباید اتفاق بیأفتد.

به‌عنوان مثال اگر در انگلستان که برخی جریان‌ها خانه امن خود را در آنجا قرار داده‌اند قمه‌زنی و خون‌ریزی کنید و توجیه آن‌ها در انجام این عمل عزاداری برای سالار شهیدان باشد، آیا موجب وهن دین نیست.

ادعا می‌کنند که قمه‌زنی جزء شعائر عظیم الهی و حسینی است باید پرسیده شود که این جعل از کجا صورت گرفته است. قمه‌زنی وهن مکتب اهل‌بیت(ع) و مسلمانان است و کمی تأمل کافی است تا متوجه شوید این عمل موجب سرزنش دشمنان دین می‌شود.

خود اهل‌بیت هم فرموده‌اند «کونوا لنا زینا و لا تکونوا علینا شینا» یعنی باعث زینت ما باشید و کاری نکنید که ما سرافکنده شویم. ائمه ما که اینقدر ما را به تقیه مداراتی دعوت کرده‌اند و گفته‌اند حتی در برخورد با مخالفین ما طوری رفتار کنید که بگویند «رحم‌الله جعفرا» یعنی خدا رحمت کند جعفر صادق(ع) را که چه شیعیانی تربیت کرده است.

آن‌وقت با وجود این همه گزاره‌ای که درباره‌ تقیه مداراتی که به‌معنای انجام رفتاری است که دلها به سمت اهل بیت کشانده شود، کسانی بگویند که قمه‌زنی شعار حسینی است و مخالفین قمه‌زنی سوء استفاده می‌کنند و می‌خواهند شعاری را بر زمین بزنند، معلوم است که این سخنان کج‌فهمی و ضعف در فهم از اهداف کلان اهل‌بیت(ع) است.

به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : ۰
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.